دسته‌بندی نشده

قطب بندی های سیاسی احزاب،‌ به قیمت از بین رفتن بقای آمریکا تمام می شود

زمان مطالعه: ۴ دقیقه

حمله اخیر حامیان شورشگر ترامپ به سمت ساختمان کنگره و تلاش آنها برای تغییر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، باعث ایجاد یک طوفان سیاسی شد که کل این کشور را حیرت زده کرد؛ بدنبال این تظاهرات خشونت بار بود که مجلس نمایندگان آمریکا ترامپ را به علت تحریک حامیانش به فتنه و سایر دلایل دیگر، برای بار دوم استیضاح کرد.

 

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که استیضاح ترامپ نه تنها با هدف جوابگویی او برای تحریک شورش صورت گرفت بلکه یک تسویه حساب سیاسی نیز بود تا احتمال وقوع حوادث مشابه در آینده را از بین ببرد.

 

آنچه در پس زمینه این لودگی های سیاسی در آمریکا به چشم می خورد، شیوع متمرکز تناقضات عمیق در جامعه آمریکا و تشدید درگیری های زننده و شرم آور در کنار شکایت ها و گله های شخصی و حزب گرایی در این کشور است.

 

واشنگتن امروزه به حد بی سابقه ای از فضای سیاسی دو قطبی رسیده است و همانطور که «مارتین ژاک» محقق ارشد دانشگاه کمبریج انگلستان می گوید: آمریکا در حال حاضر یک کشور به شدت گرفتار قطب بندی های سیاسی است و جمهوریخواهان و دموکرات ها دیگر در یک راستا صحبت نمی کنند و این دو حزب، در دو جهان متفاوت از یکدیگر به سر می برند و پیامدهای چنین روندی این است که دولت آمریکا به طور روز افزون در حال فلج شدن است.

 

حقیقت این است که عرصه دو قطبی سیاست گذاری، یکی از ویژگی های بارز اکولوژی سیاسی آمریکا تلقی می شود؛ دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در این کشور منافع حزبی خود را به منافع کشور و مردمشان ترجیح می دهند و درگیری میان این دو حزب شدت پیدا کرده است.

 

برای مثال، وقتی «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا به قدرت رسید، یک میراث مهم سیاسی مانند لایحه بیمه پزشکی (دولت اوباما) را همچون میخی در چشمان خود دید و با انجام مجموعه ای از اقداماتی که به اجرای مصوبات دولت اوباما پایان می داد، تغییری سریع در مسیر سیاست گذاری های داخلی و خارجی واشنگتن ایجاد کرد.

 

از طرف دیگر، دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آمریکا درباره مسئله مربوط به دیوارکشی برای مقابله با مهاجرت های غیرقانونی، رویکردی تلافی جویانه پیش گرفته اند و دولت فدرال نیز چندین بار به دنبال همین رویکردهای مقابله به مثلی که دو حزب آمریکا مقابل یکدیگر اتخاذ کرده اند، تعطیل شد!

 

دو حزب آمریکا در مواجه با تاثیرات وخیم ناشی از اپیدمی کرونا نیز همچنان مشغول تخریب یکدیگر هستند و هرج و مرج سیاسی همچنان بدون روندی کاهشی ادامه دارد؛ رفتارهای قالبی و کلیشه ای احزاب آمریکا مانع توزیع عادلانه تجهیزات ضد اپیدمی کرونا در میان ایالت های این کشور شده است؛ تصویب قانون کمک مالی ملی در آمریکا مدت هاست که به دلیل همین چانه زنی های حزبی بی ثمر رها شده و از طرف دیگر، فقدان به کارگیری یک سیاست هماهنگ باعث شده است که آمریکا بدنبال ابتلای ۲۳ میلیونی و تلفات بیش از ۳۸۰ هزار نفری خود به علت کرونا، بهای سنگینی بپردازد.

 

فوریه سال گذشته میلادی بود که «نانسی پلوسی» رئیس مجلس نمایندگان آمریکا متن سخنرانی سالانه ترامپ را در انظار عمومی پاره کرد و می توان گفت چنین کاری از سوی او، شکاف عمیق سیاسی بین دو حزب را به جهان نشان داد.

 

حقیقت این است که درگیری های حزبی بر سر قدرت، تاریخی قدیمی در عرصه سیاست گذاری های آمریکا دارد و از آنجایی که دو حزب جمهوریخواه و دموکرات در این کشور بدنبال رسیدن به قدرت حاکمیتی هستند، این روند یا باعث می شود که اجماع بر سر تصویب سیاست های کلیدی در کنگره دشوار شود و یا تصمیم گیری های سیاسی که بر اساس مصالحه و سازش صورت می گیرند، به راحتی قابل لغو باشند.

 

این روند خودش یکی از ریشه های عامل وقوع بسیاری از درگیری های اجتماعی در آمریکاست که مدت های طولانی است حل نشده باقی مانده است؛ باید توجه داشت که ساختار اجتماعی آمریکا در حال تغییراتی چشمگیر است و توزیع مزایا و منافع بین طبقه های اجتماعی در این کشور به صورت نابرابر صورت گرفته است.

 

گروه های مختلف در جامعه آمریکا بر اساس شرایطی که دارند، از سیاست گذاری های ملی دولتشان ناراضی اند؛ سیاست گذاری های دو حزب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا در ارتباط با موضوعاتی مانند رفاه اجتماعی، عدالت و مهاجرت بسیار متفاوت از یکدیگر است؛ این دو حزب در حال به نمایش گذاشتن نوعی مخالفت حل نشدنی در سطح حاکمیت ملی هستند و در نهایت به منافع مردم آمریکا صدمه می زنند.

 

کاملا قابل درک است که دو قطبی های روز افزون سیاسی در آمریکا نه تنها نمادی از بیماری های سیستم سیاسی این کشور است، بلکه نتیجه آن تشدید درگیری ها و بحران های اجتماعی در آمریکاست؛ این پدیده هیچ گاه با تغییر رؤسای کاخ سفید تغییر نخواهد کرد بلکه در حال حاضر که قرار است رئیس کاخ سفید عوض شود، دور جدیدی از درگیری ها نیز در آمریکا در حال شکل گیری است.

 

ترامپ به رغم شکست نهایی اش در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، باز هم توانست آراء بیش از ۷۴ میلیون نفر از جمعیت این کشور را تصاحب کند که این میزان آراء، دومین رکورد در تاریخ این کشور محسوب می شود؛ این روند نشان می دهد که حمایت اجتماعی و عمومی از ترامپ همچنان قدرتمند است و بنابراین، خطر تشدید خشونت های اجتماعی به دلیل اختلافات سیاسی در آمریکا در حال افزایش است و احتمال طغیان وجود دارد.

 

گروه «اوراسیا» که یک سازمان مشاوره آمریکایی درباره خطرات سیاسی است، در گزارش اخیر خود، تفرقه های سیاسی آمریکا را در جایگاه نخست ۱۰ خطر مهم جهان در سال ۲۰۲۱ میلادی تعیین کرده است.

 

باید به خاطر داشت که بیماری هم چون کوه می آید ولی ذره ذره می رود!

 

اگر بحران نهفته در عمق سیستم سیاسی و اجتماعی آمریکا حل نشود، هر گونه لفاظی درباره مدیریت آمریکا در مسیر رسیدن به اتحاد بی نتیجه باقی خواهد ماند و تشدید درگیری های حزبی در این کشور بر سر قدرت، نهایتا به قیمت از بین رفتن حیات و بقای آمریکا تمام خواهد شد.

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا