توهین سیاستبازان آمریکایی به خود با اتهام زنی به حزب حاکم چین

در اوایل ماه ژوئیه، یک گزارش تحقیقاتی ۱۴ ساله منتشر شده توسط دانشگاه هاروارد نشان داد که رضایت مردم چین از دولت مرکزی در سالهای متمادی بالاتر از ۹۰ درصد مانده است و این نشانگر اعتماد و حمایت بالا از حزب حاکم چین است. در مقابل، سیاستبازان آمریکایی که با تمام نیرو به نفاق افکنی می پردازند، کاملاً به خود توهین می کنند.

در حقیقت اهداف شرورانه اوبرایان و امثال او برای نقاق افکنی بین حزب کمونیست و مردم چین آشکار شده است.

اول اینکه آنان بر اساس ذهنیت جنگ سرد و تعصب ایدئولوژیک افراطی، در مهار توسعه چین بی پروا بوده اند لذا اتهام افکنی علیه حزب حاکم چین یکی از شرورانه ترین راهکارهایشان محسوب می شود.

دوم اینکه آنان قصد دارند با جوسازی این مسئله، شکست آمریکا در کنترل ادیپدمی کرونا را پنهان کنند و اقدام به فرافکنی عصبانیت و نارضایتی مردم آمریکا می کنند.

حزب کمونیست چین به عنوان حزبی بزرگ با نزدیک به صد سال سابقه، پس از تاسیس به روشنی اعلام کرد که هیچ منافع شخصی به جز منافع مردم را دنبال نمی کند. همه چیز برای مردم است و همه چیز به مردم بستگی دارد.

در واقع این کلید رضایت و حمایت بیش از ۹۰درصد مردم چین از حزب کمونیست است.

برای مثال به مقابله همه جانبه با اپیدمی ویروس کرونا می پردازیم که طبق ملاحظه مهم حزب حاکم چین نجات جان انسان ها به هر قیمتی در کانون فرماندهی مبارزه با بیماری کووید-۱۹ قرار داشت.

براساس برآوردها، میانگین سرانه هزینه های پزشکی برای مبتلایان قطعی به کرونا در چین حدود ۲۳۰۰۰ یوان است.

در میان آنها، هزینه سرانه درمان بیماران حاد از ۱۵۰ هزار یوان فراتر رفته، هزینه درمان برخی از بیماران بسیار خطرناک به صدها هزار و حتی یک میلیون یوان می رسد و همه این هزینه ها بر عهده دولت است.

دقیقاً به این دلیل که مردم در قلب حزب حاکم چین قرار دارند مایل است به نظرات مردم گوش کند و به قوانین علمی احترام می‌گذارد.

برخی از تحلیلگران معتقدند که یکی از تجربیات مهم برای پیشگیری و کنترل بیماری همه گیر چین این است که کارشناسان و دانشمندان می توانند مستقیماً با تصمیم گیرندگان گفتگو کنند.

ادغام مؤثر نظرات علمی و سازوکارهای تصمیم گیری نه تنها مفهوم “اول مردم” و “زندگی اول” را به طور کامل نشان می دهد، بلکه بیانگر ارتباط تنگاتنگ بین حزب حاکم و مردم چین است. دقیقاً به همین دلیل است که ۱٫۴ میلیارد چینی می توانند ظرف حدود سه ماه به نتایج مهم و استراتژیک در پیشگیری و کنترل اپیدمی کرونا دست یابند.

با این حال، در ایالات متحده در آن طرف اقیانوس آرام، در برابر هجوم بی سابقه این بیماری همه گیر، مردم‌ شاهد رویدادهای دلسرد کننده ای از قبیل “منافع سیاسی اول” ، “سرمایه اول” و “آرای اول ” را مشاهده کرده اند.

در همین زمان، تصمیم گیرندگان در ایالات متحده ویژگی های ضد علمی و ضد عقلانی را از خود بروز دادند و با تمام توان صدای عقلانیت علمی را سرکوب کردند.

در نتیجه، سیاستگذاران آمریکا بارها و بارها فرصت طلایی پیشگیری و کنترل اپیدمی را از دست دادند و در نتیجه وضعیت کنترل اپیدمی روزبه روز وخیم تر شد، اقتصاد به رکود کشیده شد و بیکاری و نارضایتی مردم افزایش یافت.

چرا مسیرهای پیشگیری و کنترل بیماری همه گیر در چین و ایالات متحده کاملا متفاوت است؟

این ناشی از اختلاف در مسئله اساسی “برای چه کسی” بین تصمیم گیرندگان دو کشور است.

در چین ریشه حزب حاکم در گوشت و خون مردم نهفته است و منافع این دو در هم تنیده است؛ در حالی که در آمریکا تصمیم گیری دولت در خدمت گروهای ذی نفع است، به خواست مردم کمتر توجه شده و منافع شان طبیعتا مورد حمایت قرار نمی گیرد.

در حال حاضر، تعداد مبتلایان تأیید شده و جان باختگان کرونا در ایالات متحده حدود یک چهارم آمار جهان را تشکیل داده است.

بدیهی است افرادی مانند پومپئو و اوبرایان که مشغول نادیده گرفتن حقوق بشر اساسی و سرکوب نظرات حرفه ای هستند، باید مسئولیت این فاجعه انسانی در ایالات متحده را برعهده گیرند.

اما آنها نه تنها به مشکلات خود رسیدگی نمی کنند بلکه همه جا به فرافکنی پرداخته و حتی سعی می کنند با تهمت زدن به حزب حاکم چین، توجه مردم را منحرف کنند؛ به این سبب جهانیان بیش از پیش شاهد ناتوانی و ضعف آنها خواهند بود.