چه کسی بر بومیان آمریکا سایه تیرهبختی انداخت؟
زنی که در صف خواربارفروشی منتظر بود، با تلفن خود به زبان «خارجی» صحبت کرد و زن دیگری حرفهای او را قطع کرد.
او را به چالش کشید و پرسید «چرا به جایی که از آنجا آمدی برنمی گردی؟» و ادامه داد «و به هر حال باید انگلیسی صحبت کنی.»
زن پاسخ داد: «من ناواهو صحبت می کردم» و این گفتگو پایان یافت.
ناواهو که توسط بسیاری فراموش شده است، یکی از رایج ترین زبانهای بومی آمریکاست.
در تاریخ معاصر، تراژدی بومیان آمریکا آغشته به خون و اشک است، اما امروز نیز چنین تیرهبختی بر سرزمینی که زمانی متعلق به آنها بود، غالب است. در نتیجه اجرای طولانی مدت سیاست آپارتاید و یکسان سازی توسط دولت ایالات متحده، بومیان آمریکایی مجبور به زندگی در مناطق اختصاصی با منابع طبیعی کمیاب شدند و از تبعیض طولانی مدت، گسترده و سیستماتیک رنج بردند.
از قضا، آنچه بر سر آنها آمده است عمداً توسط کسانی فراموش میشود که بی وقفه دم از «عدالت خواهی» و حقوق بشر برای مردم کشورهای دیگر میزنند. جولیان کونی، استاد دانشگاه آریزونا، خاطرنشان کرد که وزارت امور خارجه ایالات متحده به طور مداوم گزارشهای حقوق بشری را در مورد کشورهای مختلف منتشر میکند، اما به سختی به سوء استفاده مداوم دولت آمریکا علیه مردم بومی سرزمین خود اشاره میکند.
نرخ فقر بومیان آمریکا دو برابر میانگین ملی است. زنان بومی آمریکا ۲٫۵ برابر بیشتر از سایر گروه های قومی در معرض تجاوز جنسی قرار دارند. همچنین، شرایط بد بهداشتی و کمبود منابع پزشکی در مناطق پرجمعیت سرخپوستان آمریکا منجر به نرخ بسیار بالاتر بیماری کووید-۱۹ می شود که ۳٫۵ برابر سفیدپوستان در ایالات متحده است.
بیاعتنایی مداوم به مردم بومی ریشه در پاک سازی سیستماتیک بومیان در سیستم آموزشی از مهد کودک تا دانشگاه، و همچنین اخبار جریان اصلی و فرهنگ عامه مردم دارد. به دلیل ناآگاهی سیاستمداران و توجه اندک عمومی، به سختی می توان حقوق بومیان آمریکا را به میز مذاکره کشاند، چه رسد به اینکه تضمینی درباره آن دریافت کرد. در ژانویه ۲۰۲۰، مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای ایالات متحده مطالعهای را در مورد رابطه بین نژاد و مرگ و میر مادران منتشر کرد، اما سرخپوستان آمریکایی و بومیان آلاسکا از مطالعه حذف شدند.
تحلیلی توسط گاردین در طول همهگیری کووید-۱۹ نشان داد که ادارات بهداشت در ۴۰ ایالت، دادههای جمعیتی نژادهای مختلف را منتشر کردند که در تقریباً نیمی از آنها بومیان شامل این طبقهبندی نمیشدند، بلکه به عنوان دسته «دیگر» طبقهبندی شده بودند.
باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، در سال ۲۰۱۰ «عذرخواهی از مردم بومی ایالات متحده» را مطرح کرد، اما هیچ اقدام مشخصی برای جبران بی عدالتی تاریخی انجام نداد و کلمات توخالی را در فضایی از «سکوت مطلق» رها کرد. بدتر از آن اینکه، این به اصطلاح «عذرخواهی» به هیچ وجه مسئولیت هیچ یک از دهها پرونده قضایی معلق علیه دولت ایالات متحده را که توسط بومیان آمریکایی تنظیم شده است، نپذیرد.
در این «عذرخواهی» اعلام شده است: «هیچ چیزی در این بخش … هیچ ادعایی را علیه ایالات متحده تایید یا پشتیبانی نمیکند؛ یا به عنوان حل و فصل هیچ ادعایی علیه ایالات متحده عمل نمیکند.»
همیشه عذرخواهی آسانتر از اصلاح اشتباه به معنای واقعی است. متأسفانه، لفاظی نمی تواند زخم بومیان آمریکا را التیام بخشد. فقط تنها موقعیت ریاکارانه دولت ایالات متحده را آشکارتر می کند.
در سال ۱۸۵۵، یک رئیس بومی آمریکا نامهای سرشار از اندوه به رئیس جمهور وقت ایالات متحده فرانکلین پیرس فرستاد که در آن نوشته بود: «فرزندان ما شکست محقرانه پدران خود را دیدهاند. چند ماه دیگر، یا چند زمستان دیگر، هیچ یک از فرزندان قبایل بزرگ باقی نخواهند ماند تا بر گور مردمی که زمانی به اندازه شما قدرتمند و امیدوار بودند عزاداری کنند.»
نام این رئیس سیاتل بود. امروزه، وقتی مردم به شهری که به نام او نامگذاری شده است، فکر میکنند، نامهای معروف شرکتهای چندملیتی مانند بوئینگ و استارباکس به ذهنشان خطور میکند، اما تعداد کمی رئیس سیاتل و مردمش را به یاد میآورند، مردمی که امروزه هنوز هم در حال تلاش برای بقا در فراموشی هستند.
بومیان آمریکای در سکوت عزادار هستند و صدایشان را در سرزمینشان از دست دادهاند. و هنگامی که در مناطق اختصاصیشان سرشان را بلند میکنند و از میان سایههای بدبختی که ستارههایشان را پنهان کرده است به آسمان نگاه می کنند، آیا خواهند توانست آه اجداد خود بشنوند؟