دسته‌بندی نشده

«مهار چین»، راه علاج «اضطراب هژمونیک» آمریکا نیست

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

شیفتگی بیمارگونه آمریکا در مهار دیگر کشورها از اضطراب فزاینده این کشور به عنوان تنها ابرقدرت دنیا که به واسطه رؤیای سلطه جهانی اش، گرفتاری ها و وضعیت های خطرناک بسیار زیادی ایجاد کرده است، سرچشمه می گیرد!

«مهار چین»، راه علاج «اضطراب هژمونیک» آمریکا نیست_fororder_nsr03

دولت آمریکا در طول سال های اخیر به سرکوب افراطی چین و از جمله بازداشت های غیرقانونی شهروندان چینی، سرکوب گستاخانه شرکت ها و همچنین مداخله در امور داخلی چین و تلاش های شوم جهت تشکیل گروه ها و محافل ضد چین روی آورده است؛ ریشه های عمیق این اضطراب آمریکا را می توان در گستاخی و غرور دیرینه این کشور پیدا کرد که در کل تاریخ آمریکا چیره بوده است.

از زمان اعلام استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶ میلادی، این کشور به گسترش قلمرو و نفوذ خود تمایل داشته است. بعد از اینکه کل تولیدات صنعتی آمریکا سال ۱۸۹۴ میلادی به جایگاه برتر جهان رسید، جاه طلبی این کشور برای توسعه خود نیز جهانی شد! از پایان جنگ جهانی دوم به بعد، آمریکا به واسطه برتری های مالی و نظامی خود، به دستاوردهای عظیمی دست یافت. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که آمریکا به استقبال موقعیت تک قطبی خود رفت و در مسیر تحمیل ارزش ها و دموکراسی به سبک آمریکایی در سراسر جهان گام برداشت.

با نگاهی به توطئه انقلاب های رنگی و تبلیغ «دکترین مونروی جدید» در خارج تا رویایی واشنگتن با متحدانش و خروجش از پیمان ها و نهادهای بین المللی، می توان به خوبی به این درک رسید که آمریکا از انجام هیچ کاری برای دفاع از جایگاه هژمونیک و سلطه جویانه خود در جهان دریغ نکرده است.

با این وجود، آمریکا به طور روز افزون به این شناخت رسیده که پیگیری هژمونی و سلطه جهانی توسط این کشور با چالش هایی جدی مواجه است که این چالش ها بیشتر در مدیریت افتضاح اقدامات ضد اپیدمی کرونا و عقب نشینی آشفته ارتش آمریکا از افغانستان به خوبی دیده می شوند.

همانطور که «فرانسیس بوکویاما»عضو ارشد مؤسسه مطالعات بین الملل «فریمن اسپوگلی» دانشگاه «استنفورد» تاکید کرده است، ضعف و سقوط دیرینه آمریکا بیشتر از آنکه مشکلاتی بین المللی محسوب شوند، ضعف داخلی این کشور به حساب می آیند.

متاسفانه اینگونه به نظر می رسد که آمریکا در درک ضعف و افول خود ناکام عمل کرده و در عوض به منظور ریشه کن کردن اضطراب ناشی از مشکلات داخلی خود، مهار چین را سرعت بخشیده است.

بر اساس مطالعه اخیر انجام شده توسط «آکسفورد اکونومیکس» که یک شرکت مشاوره ای برتر جهانی محسوب می شود، آمریکایی ها شاهد رونق پس انداز در طول پاندمی کرونا بوده اند اما بیشتر این سود عاید ۲۰ درصد از ثروتمندترین آمریکایی ها شده است! بدتر از همه این است که نژادپرستی عمیقا ریشه دار، گرایش های بیگانه هراسی و افراط گرایی در آمریکا همگام با ویروس کرونا در حال گسترش و شیوع در این کشور است و خشونت علیه مهاجران آسیایی در سراسر آمریکا افزایش پیدا کرده است.

از طرف دیگر، تشدید درگیری های حزبی در آمریکا در حال ایجاد چند دستگی در جامعه آمریکاست که این روند به شدت تداوم و عقلانیت تصمیم گیری های دولت آمریکا را تضعیف می کند.

علت اینکه آمریکا گرفتار این نوع مشکلات است، چین نیست و بنابراین مهار چین نیز به هیچ وجه نمی تواند اضطراب فزاینده آمریکا را کاهش دهد؛ سیاست مهار آمریکا در قبال چین یک شمشیر دو لبه است چرا که در عین حال که برخی صنایع چین را هدف گرفته اما در عین حال باعث تحمیل بار سنگینی بر دوش شرکت های داخلی آمریکا و مردم این کشور شده است.

از نگاه «مارتین وولف» (Martin Wolf) مفسر ارشد مسائل اقتصادی روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز»، «رقابت زیادی وجود خواهد داشت اما در عین حال باید یک همکاری عمیق نیز بین دو کشور (چین و آمریکا) وجود داشته باشد» و «مهار چین گزینه امکان پذیری نیست.»

روابط چین-آمریکا تا حد بسیار گسترده ای به عنوان مهم ترین ارتباط در جهان تلقی می شود؛ این دو کشور و باقی جهان از همکاری های چین-آمریکا سود خواهند برد و از رقابت میان این دو کشور ضرر خواهند کرد؛ توسعه یک رابطه سالم و پایدار بین چین و آمریکا نه تنها در راستای منافع اساسی مردم این دو کشور است بلکه انتظار مشترک جامعه بین المللی نیز محسوب می شود.

واشنگتن باید از این موضوع مطلع باشد که اضطرابش با تهمت زنی و بی اعتبار کردن و حمله به چین برطرف نمی شود بلکه پادزهر این اضطراب آمریکا این است که وقت خود را به مقابله با پاندمی کرونا اختصاص دهد و شکاف های اجتماعی در این کشور را رفع کند و معیشت مردم خود را بهبود بخشد.

واشنگتن در عین حال باید به این حقیقت واقف باشد که توسعه مسالمت آمیز چین روندی توقف ناپذیر است و هیچ گاه نمی توان آن را مهار کرد؛ در این شرایط، تصحیح رویکرد مشارکت دو جانبه بین چین و آمریکا یک گزینه اختیاری برای واشنگتن به حساب نمی آید بلکه یک «باید» محسوب می شود و باید به خوبی انجام شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا