ورزشی

امباپه، این جانور مغرور، بی‌انصاف و شکست‌ناپذیر

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

امباپه بار دیگر این فرصت را دارد که به تیم رویاهایش برسد. این داستان را باید دیگر تمام شده دانست اما هواداران رئال باید او را به خاطر همه کم لطفی‌های چند سال اخیرش ببخشند؟به گزارش “ورزش سه”،  چیزی که در مدارس فوتبال به بچه‌ها یاد می‌‍دهند این است که راحت بازی کنند، نه پیچیده. پاس، تمرکز، لمس درست توپ و پیشروی. ما دوران مدرن هستیم، پر از آموزش‌های مختلف، که در آن آزادی سرخوشانه و خودخواهی وحشتناک انسانی دیگر مجاز نیست. قدیم‌ها از آزادی می‌سرودند، اما قدیمی‌ها مرده‌اند.
فوتبال ولی برای ما باقی مانده است، هرچند دیگر شبیه به گذشته‌هایش نیست اما بازهم خدا را شکر. خیلی‌ها می‌گویند ورزش برای سلامت جسمی و روحی مفید است، اگرچه حالا دیگر در ورزش حرفه‌ای برخی مواقع کار به جایی می‌رسد که سلامت جسمی هم به خطر می‌افتد.
ستاره‌هایی در ورزش داریم که مرزی بین قبل و بعد خود ایجاد می‌کنند و کیلیان امباپه چنین است. مثل یک انفجار در وسط بازی پدیدار می‌شود و همه چیز را حول محور خود می‌کشاند، طوری که انگار یک دست غول پیکر چمن‌ها را به سمت دروازه کج کرده است.
ظهور یک نابغه
از وقتی فوتبالش را در موناکو شروع کرد، او ویژگی تحریک کننده نابغه‌ها را نشان داد. فوتبالیستی خارج از عرف و اخلاق، مثل جانوری خالص، خودخواه و دمدمی مزاج و او قرار نیست وقت خود را برای بخشش تلف کند. او همان کاری را می‌کند که بچه‌ها در خیابان انجام می‌دهند: توپ را می‌گیرد و حتی به پدرش پاس نمی‌دهد. او نمی‌خواهد آن درخشش دوران کودکی را که می‌خواهند در مدرسه، آکادمی، به‌ویژه در اسپانیا، با قوانین اخلاقی که برای قرن‌ها اجرا شده در قفس نگه دارند، از دست بدهد و نداده است.
امباپه فوتبالیست به دنیا نیامد، او یک ستاره به دنیا آمد. قطعه‌ای از ماده اولیه که به طور باورنکردنی و مستقیم به سمت هسته رویاهای ما می‌رود. در آن جانوری که در موناکو دیدیم تا امباپه فعلی، تکامل اندکی ایجاد شده است. امباپه ولی مانند یک ستاره دنباله دار در تصورات مادریدی‌ها وارد شد.
تصور اینکه او ستاره‌‍ای برای رئال است، دشوار نبود. اولین حرکات او در زمین همه را به یاد رونالدو می‌انداخت و ترسی که به حریفان وارد می‌کرد. مثل یک شکارچی در مستند حیات وحش که در یک ثانیه طعمه را شکار می‌کند. باید تکرار نمایش را می‌دیدید تا ببینید چه اتفاقی افتاده است. کیلیان انگار در یک ضد حمله همیشگی زندگی می‌کند. اما ظاهر او شاعرانه نبود، درست مانند کریستیانو. سرد مثل هر چیزی که ازش متنفرید.
سال ۲۰۱۷، رئال مادرید فقط خودش را به عنوان ابرقدرت می‌شناخت. فقط یک لیونل مسی توانسته بود از چنگ رئال فرار کند و دیگر ستاره‌های بزرگ با یک اشاره جذب رئال می‌شدند.
امباپه جوان نیز یکی از آنها بود. چیزی در لبخند و شور غیرشخصی او هنگام گلزنی وجود داشت که او را شایسته این کلیشه می‌کرد: «او برای بازی در رئال مادرید به دنیا آمده است.»
اما نه، او پاری سن ژرمن را انتخاب کرد. بالاترین مقامات فرانسوی او را به سمت پاریس هل دادند. ۱۸۰ میلیون یورو برچسب قیمت و هواداران رئال مادرید اندکی دلخور شدند و از یک عضو قطع شده‌ای رنج بردند که هرگز نداشتند. آه، افسوس از کیلیان اما او روزی به سانتیاگو برنابئو برمی‌گردد. این افکار که مربوط به طرفداران رئال مادرید بود، تابستان سال بعد بزرگتر شد. زیرا هر تابستان، قرار بود تابستان امباپه باشد در باشگاه چیزی در مورد جذب امباپه گفته نشد، این رسانه‌ها بودند که با ناخودآگاه رئال و هوادارانش بازی کردند، تماما توهم و رویا.
بازی اون بچه بی‌خیال چطور بود؟
در هر طرف میدان او با سرعت مافوق صوت ظاهر شد. و این سرعت او را از کنترل‌ها و دقت در ارسال برخی پاس‌ها دور کرد. اینها نقایص دوران نوجوانی بوند، اما او دارای اصول اولیه فوتبال بود: هدف به عنوان غریزه، فیزیکی ورزیده، حرص و ولع و آن آرامش حیرت انگیز کسانی که در طوفان قدم می‌زنند.
امباپه ولی سال‌ها در PSG بوده و این همه سال هیچ ردپایی از او در فوتبال اروپا نیست. تمام خاطرات از او به دو جام جهانی ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ خلاصه می‌شود. بار اول قهرمان و بار دوم نایب قهرمان.
او همزمان با نیمار به پی اس جی آمد. شعبده بازی که از توپ تغذیه می‌کند. نابغه‌ای عاشق خود. امباپه در ابتدا که مجذوب استعداد برزیلی شده بود، سعی کرد از او تقلید کند. نیمار هر بازی را به یک سیرک تبدیل می‌کند، شعبده بازی و مسخره کردن رقبا ولی امباپه در یک لیگ دیگر بود. آنها دو بازیکن ساخته شده برای دریاهای مختلف هستند. بنابراین بازی PSG عجیب و غیر منطقی بود زیرا دو چهره بزرگ آن در فضاهای جداگانه زندگی می‌کردند. علیرغم استعداد نیمار، تهدیدی که وجود داشت همیشه تهدید کیلیان بود. پاریس نمی‌دانست چطور از این دو ستاره بهترین استفاده را ببرد اما در تیم ملی دشان بلد بود امباپه را کنار ستاره‌هایش قرار دهد.
دو جام جهانی
وقتی امباپه در برابر آرژانتین بازی کرد (برتری ۴-۳)، او فوتبال را از وسط نصف کرد. فرانسه با امباپه چیز دیگری بود و آبی‌ها به سادگی قهرمانی را به دست می‌آورند. فرانسه در هر پست ابزار لازم برای قهرمانی را داشت. در آن بازی مقابل آلبی سلسته، بازی‌ای که در آن امباپه کاری مانند مارادونا با انگلیسی‌ها انجام داد. در یک آشفتگی در منطقه، او توپ را در اختیار می‌گیرد و با حرکتی فراتر از درک چشم انسان فضا را طی کرد. شاید به همین دلیل، هواداران رئال او را به خاطر تمام بی ادبی‌هایش بخشیده و همچنان جلوی نامش خط می‌زند.
چهار سال بعد جام جهانی به صحرا می‌رسد. امباپه همان است و در عین حال تغییر کرده است. او ظاهرش همان است اما توانایی فنی‌اش نزدیک به کمال شده است. کنترل‌هایش بهتر شده اما هرگز بازیکنی شاعرانه نیست. باید بدانید که او یک هندسه‌سنج است، نه یک زیبایی‌شناس. مهم نیست که او کجا توپ را در اختیار دارد. همه تعظیم می‌کنند. در عرض چند میلی ثانیه در چندین منطقه به طور همزمان ظاهر می‌شود. توپ مغناطیسی نیست، اما زیر پای امباپه امکان نزدیک شدن به آن وجود ندارد. هاله او از هر کسی که توپ طلا را نبرده، برتر است. نزدیک‌تر از همیشه به کریستیانو رونالدویی که سه قهرمانی متوالی لیگ قهرمانان را برای مادرید گرفت. کیلیان تلاشش را کرد و یک تنه فرانسه را تا فینال به دوش کشید اما این بار قهرمانی از چنگ او پرید.
و حالا امباپه در رئال
ما در مورد امباپه صحبت نمی‌کنیم. ما در مورد امباپه در رئال مادرید صحبت می‌کنیم. در تیمی که وینیسیوس و رودریگو نیز هستند، حتی بلینگام بازیگوش. یکی روی دیگر فوتبال و تاکتیک جدیدی برای کاوش خواهد بود. زمین بازی گاهی اوقات بزرگ است، گاهی اوقات بزرگ می‌شود، اما با این بازیکنان کوچک خواهد بود زیرا آنها می‌توانند بدون زحمت فضا و زمان را خم کنند.امباپه در بازی رفت یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان سال ۲۰۲۲ برابر رئال گلی به ثمر رساند که نشان از نبوغ و تکاملش بود. در آخرین دقیقه، او مانند یک مرد وحشی یواشکی از کنار خط دفاع مادرید عبور کرد و کورتوا را با ضربه‌ای کشنده به صلیب کشید. همان ویژگی‌هایی که ما از یک مهاجم رئال می‌خواهیم. مادریدیستاها هم مجذوب و هم افسرده شدند. آنها به طرز بیمارگونه‌ای منتظر بازگشت امباپه به برنابئو بودند. عذاب دیدن امباپه در حال تخریب برنابئو. ۷۰ دقیقه کیلیان در برنابئو طوفانی بود، اوست که حرفش را می‌زند و به سمت دروازه رئال حمله می‌برد. او دو گل هم به ثمر رساند (اگرچه یک گل مردود شد). امباپه یک شکارچی است که قبل از کشتن با طعمه خود بازی می‌کند اما سپس همه چیز تغییر کرد. غرش کریم و مودریچ، فوران گدازه برنابئو و پاری سن ژرمن به ستون‌های نمک تبدیل شد. امباپه هم همینطور.
امباپه مغرور است و همیشه از جنجال‌های بازی فاصله می‌گیرد، گویی فوتبال تنها یکی از علایق اوست و مهم‌ترین آن نیست. او با دلشکستگی یا ناامیدی بازی نمی‌کند. حالا ما می‌خواهیم او را در کنار وینیسیوس ببینیم، نسخه جدیدی از کهکشانی‌ها. ما یک تیم دیوانه می‌خواهیم، ​نامتعادل مثل دنیا و ناعادلانه مثل زندگی. و باز هم امباپه.
منبع: ال‌کنفیدنسیال

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا