خبر ویژه

کارآفرینی سازمانی و سازمان کارآفرین

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

به گزارش پیام فوری:

کارآفرینی سازمانی به عنوان پدیده ای نو ظهور ، به تازگی در محافل علمی سراسر جهان و همینطور ایران مطرح شده است. احیای تحقیقات و عملیات کارآفرینی در دنیا به  دهه ۱۹۸۰ میلادی باز می گردد؛ که آن را ” انقلاب کارآفرینانه ” نام گذاری کرده اند . ” جان تامپسون ” معتقد است رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمان ها چه دولتی ، خصوصی ، داوطلبانه و غیره و با هر اندازه بزرگ، متوسط و کوچک است. روﻧﺪ ﮐﻨﻮﻧﯽ اﻗﺘﺼﺎد، ﻧﺸﺎن ﮔﺮ ﺟﺎﯾﮕﺎه و اﻫﻤﯿﺖ ﺧﻼﻗﯿﺖ و ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻨﯽ در ﺣﻔﻆ و ﺑﻘﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ اﺳﺖ .

کارآفرینی سازمانی: Intrapreneurship فرآیندی در کارآفرینی است که سازمان طی می‌کند، تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت‌های فردی یا گروهی را به‌طور مستمر، سریع و راحت در سازمان مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک سازمان انجام بگیرد، به آن کارآفرینی سازمانی گویند.

کارآفرینی واژه‌ای است که پژوهشگران تعاریف متعددی برای آن ارائه کرده‌اند. به‌طور متداول واژه کارآفرینی (مانند واژه‌های فیزیک، شیمی و ریاضی) دو مفهوم را می‌رساند: کارآفرینی به معنای فرایند و پدیده خلاقیت و نوآوری عرضه شده (تجاری شده) و کارآفرینی به معنای یک رشته علمی. رشته کارآفرینی عبارت است از مطالعه و پدیده‌های کارآفرینی. رشته کارآفرینی ماهیتی میان رشته‌ای و چند رشته‌ای دارد و بیشترین ارتباط را با رشته مدیریت و رشته خلاقیت‌شناسی دارا می‌باشد. رشته علمی کارآفرینی تحت عنوان مدیریت کارآفرینی، مهندسی کارآفرینی و نیز کارآفرینی‌شناسی نیز نامیده می‌شود. از این جهت که ماهیت فرایند کارآفرینی، فرایند خلاقیت و نوآوری است و مجموعه فرایندهای آن ماهیت طراحی و مهندسی نرم‌افزاری دارد لذا کارآفرینی می‌تواند به عنوان یکی از زیر شاخه‌ها یا گرایش‌های تخصصی علم میان رشته‌ای و چند رشته‌ای خلاقیت‌شناسی یا خلاقیت نوآوری‌شناسی محسوب گردد.

در سال ۲۰۱۲، نِیل گایمن (Neil Gaiman) نویسنده‌ی معروفی که جوایز بسیاری کسب کرده در سخنرانی خود در دانشگاه هنر لندن، به مخاطبانش توصیه کرد «کارهایی انجام دهید که فقط از عهده‌ی شما برمی‌آیند. چیزی که فقط در اختیار شما است و نه فرد دیگری، خود شما، صدایتان، ذهن‌تان، داستان‌‌تان و چشم‌اندازتان.

کارآفرینی درون سازمانی، درون یک سازمان موجود شکل می‌گیرد. این کارآفرینی، الزاماً به خلق کسب و کار جدید منتهی نمی‌شود و می‌تواند هر نوع فعالیت و جهت‌گیری نوآورانه دیگر مانند طراحی محصول، خدمات، فناوری‌ها، تکنیک‌های اداری و سازمانی، استراتژی‌ها و موضع‌گیری‌های رقابتی جدید را شامل شود. شرکت‌هایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت می‌کنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکم‌تر و غنی‌تری هستند و بهتر می‌توانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آن‌ها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیم‌ها ترجیح می‌دهند فرصت‌ رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعه‌ی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصت‌های بهتر به جای دیگری بروند.

بعضی از شرکت‌ها مانند «۳M»، «AT&T»، «DuPont»، گوگل، سونی و تویوتا به شکلی پویا، کارآفرینی سازمانی را تشویق می‌کنند. برای مثال، ۳M سیاستی دارد که به دانشمندانش اجازه می‌دهد ۱۵ درصد از وقت خود را صرف پروژه‌های شخصی کنند، همچنین در دریم وورکس (DreamWorks)، اعضای تیم‌ها می‌توانند در کلاس‌هایی شرکت کنند که به آنها می‌آموزد چطور قبل از اینکه ایده‌های خود را با مدیران سازمان در میان بگذارند، آنها را پرورش دهند.

توماس چمورو-پریمیوزیک مدیر شرکت سیستم‌های ارزیابی هوگان و استاد دانشگاه، معتقد است که ۷۰٪ از کارآفرین‌های موفق، ایده‌ی کسب‌وکار خود را زمانی به دست می‌آورند که برای شخصی دیگر کار می‌کنند. این افراد بااستعداد، محل کارشان را به این خاطر ترک می‌کنند که فرآیند کارآفرینی سازمانی برای عملی کردن ایده‌های آنها وجود ندارد و رئیس‌هایشان غیرقابل تحمل‌اند.

 

واقعیت این است که شما برای کارآفرینی در دل یک سازمان نه به یک شخص که به یک تیم نیاز دارید. تیم شما باید متشکل از این سه نوع کارآفرین باشد تا یک پروژه با موفقیت به انجام برسد. به ندرت پیش می آید که یک شخص تمام این خصوصیات و توانایی ها را داشته باشد.

کارآفرین سازمانی خلاق و نوآور

 کارآفرین سازمانی عمل گرا

 کارآفرین سازمانی اجرا کننده

انواع کارآفرینی سازمانی

پنج شیوه عمده کارآفرینی سازمانی وجود دارد که هرکدام دارای استراتژی کارآفرینی خاص خود است. این شیوه ها عبارتند از:

۱کارآفرینی اداری

این شیوه تقریبا مشابه تحقیق و توسعه سنتی است که در آن شرکت برای تشویق نوآوری و توسعه ابداعات، اقدام به تعریف پروژه­ های R&D و هدایت آنها می­ کند.

۲کارآفرینی اکتسابی

دراین شیوه، مدیران شرکت به دنبال فرصت­ های کارآفرینی برون سازمانی هستند و برای دستیابی به کارآفرینی به جای توسعه ایده ها در درون سازمان، اقدام به خرید شرکت هایی می کنند که دارای دانش اختصاصی یا محصولات مطلوب هستند.

۳کارآفرینی تقلیدی

کارآفرینی تقلیدی به معنای گرفتن ایده از مبدا آن و تبدیل ایده به محصول یا خدمت با ارزشی برای مشتری است، بدین وسیله ایده های خلاق دیگران ربوده می شود و توسعه و تجاری سازی آنها توسط سازمان صورت می پذیرد.

۴کارآفرینی انکوباتیو

دستیابی به ایده از هر منبعی که باشد، چه درون سازمانی، چه از راه خرید و یا تقلید ایده، در مرحله بعد می بایست ایده را توسعه داد و برای تجاری سازی آن اقدام کرد که در این مرحله معمولا سرمایه، سازمان وگروه خاص مورد نیاز است تا نمونه های اولیه را ساخته و آزمایش کنند

۵کارآفرینی فرصت گرا

در این شیوه به گروه پروژه آزادی عمل بیشتری داده می شود تا بتوانند فرصت های درون سازمانی و برون سازمانی را راحت تر پیگیری کنند.

سازمان کارآفرین

هر چند که هم در سازمان کارآفرین و هم در کارآفرینی سازمانی از افراد کارآفرین استفاده شده و از فعالیت‌های آنان حمایت می‌کنند و در هر دو شاهد نوآوری و رشد هستیم؛ ولی در کارآفرینی سازمانی، افراد کارآفرین سرمنشاء تحول، نوآوری و کارآفرینی در سازمان هستند؛ در حالی‌که در سازمان کارآفرین، کل کارکنان سازمان، دارای روحیه کارآفرینی [مخاطره‌پذیری، خلاقیت و نوآوری] می‌شوند و این روحیه در سرتاسر سازمان وجود دارد.

اساسا محیط داخلی سازمان کارآفرین را شامل سه جز می‌دانند: فرهنگ، ساختار و دورنما. سازمان‌های کارآفرین خود را با استانداردهای قبلی نمی‌سنجند بلکه با دورنمای آینده و این‌که چقدر تا آن فاصله دارند می‌سنجند، آن هم با دورنمایی روشن، منعطف و مشتری گرا که عمدتا احتیاح به مهارت‌ها و اثربخشی رهبران سازمانی دارد تا برای دست‌یابی به آن با ارتباطات خود در کارکنان ایجاد انگیزه و شوق کنند.

سازمان کارآفرین؛ سازمانی است که بدون در نظر گرفتن منابع موجود و تحت کنترل، فرصت‌ها را پیگیری می‌کند و آنچه یک سازمان را کارآفرین می‌سازد تعهد قوی نسبت به نوآوری محصول و تکنولوژی، ریسک‌پذیری و پیشتاز بودن است.

به نظر جونز و باتلر (Jones & Butler)، سازمان کارآفرین سازمانی است که بدون در نظر گرفتن منابع موجود و تحت کنترل، فرصت‌ها را پیگیری می‌کند و آنچه یک سازمان را کارآفرین می‌سازد تعهد قوی نسبت به نوآوری محصول و تکنولوژی، ریسک‌پذیری و پیشتاز بودن است.

به‌طور کلی سازمان کارآفرین(entrepreneurial organization)  سازمانی است که توجه خود را به رشد و اجرای استراتژی تهاجمی معطوف می‌کند، استراتژی تهاجمی اصلی در موارد زیر می‌تواند مسیر رشد را بپیماید:

گسترش بازار کنونی برای محصولات کنونی

شناسایی بازار جدید برای محصولات کنونی

ارائه محصولات جدید و متنوع

خریداری سازمانهای کوچکتر

 

پیتر دراکر، استراتژی‌های رقابتی سازمان‌های کارآفرین را به چهار دسته تقسیم بندی می‌کند:

۱.ورود به صنعت جدید و ادعای اول بودن در آن صنعت.

۲.مشاهده‌ی نوآوری‌های دیگران و استفاده از تجربیات و نواقص آن‌ها برای ارائه مدلی کامل‌تر به منظور رهبر شدن در آن حوزه.

۳.ورود به قسمت کوچکی از بازار که یا تا به حال کشف نشده یا سرویسی داده نشده‌است.

۴. تغییر مشخصات و ارزش محصولات و خدمات در نظر مشتری (بدون تغییرات فیزیکی محصول)، روشی که سعی می‌کند ارزش محصول قدیمی را نزد مشتری تغییر دهد.

 

ویژگی های بارز سازمان های کارآفرین

  • اصرار در استراتژی تهاجمی
  • صمیمیت با مشتریان
  • آزادی عمل و کارآفرینی
  • تاکید بر ارزشهای سازمان
  • تاکید بر فعالیت های تخصصی خویش
  • ساختار ساده و نیروی کار اندک
  • افزایش بهره وری از مجرای کارکنان

 

صمد آقایی ویژگی های زیر را برای سازمان های کارآفرین بیان می کند:

ساختار منعطف غیرمتمرکز و غیر رسمی

در انحصار نبودن اطلاعات

گروهی بودن کارها وکنترل آسان وغیررسمی

داشتن کارکنان توانمند و به کارگیری ایده های جدید کارکنان.

حمایت مدیریت و قدردانی مدیریت از افراد ریسک پذیر

حمایت مدیریت از طرح های کوچک آزمایشی

تغذیه مالی برای شروع و حرکت طرح های نو و قدرت تصمیم گیری مدیریت.

و …

 

سهراب رستمی
کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا